ریشه ضرب المثل کره را روغن کردی


هر وقت یک نفر از دیگری کمک بخواهد و عوض کمک و فایده، زیان و ضرر ببیند این مثل را می‌گوید.

هر وقت يك نفر از ديگري كمك بخواهد و عوض كمك و فايده، زيان و ضرر ببيند اين مثل را مي‌گويد.

در يكي از آبادي‌هاي بروجرد اربابي بوده خيلي ظالم و سخت‌گير. يك روز حكم مي‌كند رعيت‌‌ها جفتي دو من كره براي سر سلامتي او بياورند. رعيت‌‌ها هم چيزي نداشتند. هرچه فكر مي‌كنند چه كنند عقلشان به جايي نمي‌رسد.

 

آخرش مي‌روند و دست به دامن كدخدا مي‌شوند و از او مي‌خواهند كه پيش ارباب برود و بخواهد كه آنها را ببخشد و از دادن كره معافشان كند. كدخدا هم بادي به غبغب مي‌اندازد و قول مي‌دهد كه كارشان را درست كند و پيش ارباب برود.

 

كدخدا پيش ارباب مي‌رود و مي‌گويد: «ارباب! رعيت‌‌ها امسال كار زيادي ندارند، قوه‌شان نمي‌رسد جفتي دو من كره بدهند يك لطفي بهشان بكن». مالك از خدا بي‌خبر هم كه رعيت‌هاش را خوب مي‌شناخته و مي‌دانسته كه چقدر صاف و صادقند مي‌گويد: «والله كدخدا هرچه فكر مي‌كنم ترا ناراضي بفرستم دلم راضي نميشه، برو به رعيت‌‌ها بگو كره را بهشان بخشيدم جفتي دومن روغن بيارن!»

 

كدخدا هم به خيال اينكه براي رعيت‌‌ها كاري كرده خوشحال و خندان مي‌آيد و رعيت‌‌ها را جمع مي‌كند و مي‌گويد: «مردم! هي بگيد كدخدا آدم خوبي نيست، رفتم پيش ارباب آنقدر التماس كردم تا راضي شد به جاي دو من كره، دو من روغن بدين! حالا بريد و به جان من دعا كنين!»

جهت اطلاع از آخرین تغییرات وب سایت نازترین در خبرنامه وبلاگ ثبت نام کنید:




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



چهار شنبه 15 آبان 1392